دوست داشتنی ها

هر چیزی که دلت بخواد

دوست داشتنی ها

هر چیزی که دلت بخواد

آشنایی با انواع چایی

چای گل گاوزبان و سنبل طیب (طبیعت گرم و تر)




خواص: آرام بخش اعصاب، خواب آور، ضد سردردهای عصبی، ضد سودا و صفرا، ضد قولنج و اسپاسم، ضد تشنج و صرع، تقویت کننده قوای جنسی

طرز تهیّه: 4 قاشق چایخوری گل گاوزبان یا 1 قاشق سنبل طیب بعلاوه 1 عدد لیموعمانی




چای بادرنجبویه (طبیعت بسیارگرم)



خواص: در بعضی مزاج ها بالا برنده فشارخون، مقوی قلب و اعصاب خون ساز، تقویت کننده سلول هـای مغزی، خـواب آور، آرام بخش، نشاط آور، ضد بوی بددهان (گیاه مورد علاقه حضرت علی (ع))

طرز تهیه: یک قاشق غذاخوری + 2 لیوان آب جوش + نبات

تذکر: افرادی که دچار فشار خون هستند با احتیاط مصرف کنند.




چای دارچین (طبیعت گرم و خشک)



خواص: محّرک اعصاب، ضد وسواس و جنون، مؤثر در درمان ناراحتی های گوارشی، دیابت، دردهای استخوانی و سردی بدن، مفرّح و تقویت امور جنسی، تقویت کبد و معده

طرزتهیّه: چند قلم دارچین + 2 لیوان آب چوش + نبات




چای زنجبیل (طبیعت گرم و خشک)



خواص: بالا برنده فشارخون، ضدضعف اعصاب، تقویت حافظه، ضد درد مفاصل، تقویت کننده قوای جنسی، مقوی معده، خون ساز، ضد سم غذایی

طرزتهیّه: یک قاشق چایخوری کوبیده زنجبیل + 2 لیوان آب جوش + نبات


ادامه مطلب ...

داستان

مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند ۲۰ سنت اضافه تر می دهد!

می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟

آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …

گذشت و به مقصد رسیدیم . 

موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم . 

پرسیدم بابت چی ؟

گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم.

وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم .

با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم!

تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد 
حالی شبیه غش به من دست داد . 
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم!!

چکیده از کتاب این کارو نکن، این کارو بکن

نویسنده .احمد فارسی
·       اگه میخوای راحت باشی کمتر بدون و اگه میخوای خوشبخت باشی بیشتر بخون.
·       تا پایان کار، از موفقیت در آن با کسی صحبت نکن.
·       برای حضور در جلسات حتی یک دقیقه هم تاخیر نکن.
·       قبل ازعاشق شدن ابتدا فکر کن که آیا طاقت دوری، جدایی و سختی را داری یا نه ؟؟؟
·       سکوت تنها پاسخی است که اصلا ضرر ندارد.

·       نصیحت کردن فقط زمانی اثر دارد که 2 نفر باشید.
·       در مورد همسر کسی اظهار نظر نکن نه مثبت نه منفی.
·       نوشیدنی های داخل لیوان و یا فنجان را تا آخر ننوش.
·       د راختلاف خانوادگی حتی اگرحق با تو است شجاع باش و تو از همسرت عذر خواهی کن.
·       برای کودکان اسباب بازی های جنگی هدیه نبر.
·       نه آنقدر کم بخور که ضعیف شوی و نه آنقدر زیاد بخور که مریض شوی.
·       بدترین شکل دل تنگی آن است که در میان جمع باشی و تنها باشی.

ادامه مطلب ...

مجموعه کامل نرم افزاری اندروید 2012

 
 
مجموعه کامل نرم افزاری اندروید 2012
 
 
شامل 2 DVD
 
قیمت این مجموعه ارزشمند  : 12900 تومان
 
مجموعه عظیم آندروید - 2012


مجموعه بی نظیر و استثنایی تمام نرم افزارها،


بازی ها و سرگرمی های گوشی های آندروید
 

عرضه شده در سال 2012


اگر موبایل شما دارای سیستم عامل آندروید می باشد


در خرید این مجموعه درنگ نکنید!
 


شامل 2 DVD
 
قیمت این مجموعه ارزشمند  : 12900 تومان

با خـوراکی های شفابخش آشنـا شویـد


سرتان درد می کند؟


ماهی بخورید.

ماهی زیاد مصرف کنید. روغن ماهی به پیش گیری از سردرد کمک می کند.
زنجبیل هم با کاهش تورم و درد عملکرد مشابهی دارد




تب دارید؟


ماست میل کنید.

قبل از شروع فصل گرده افشانی ماست زیاد مصرف کنید.
همچنین بطور روزانه از عسل محلی منطقه خود میل کنید





برای جلوگیری از سکته:


چای بنوشید.

با مصرف مرتب چای از رسوب چربی بر روی دیواره شریان ها جلوگیری کنید.
(در مورد خودم چای اثر خوبی برای کاهش اشتها داشته و مانع اضافه وزن شده است.... چای سبز برای سیستم ایمنی فوق العاده است)!

ادامه مطلب ...

نکات زیبا و آموزنده برای زندگی


آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید

انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند

همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است

دشوارترین قدم، همان قدم اول است


ادامه مطلب ...

سفر به عمق وجود افراد از طریق چشم‌ها


سطح چشم‌ها:


در یک گروه، معمولا فردی که سطح دید چشمانش از سایرین بالاتر است رهبر محسوب می‌گردد. هنگامی‌که شما ایستاده باشید و دیگران نشسته قطعا شما را در موضع قدرت قرار می‌دهد.

 

مالش چشم:


زمانی‌که فردی چشمش را با انگشت اشاره مالش می‌دهد نشانگر فریب و نیرنگ می‌باشد. از آنجایی‌که فرد می‌خواهد تماس دیداری را قطع کند، بهانه‌ای بدست می‌آورد که به این طرف و آن طرف نگاه کند. این حرکت غیرارادی یک افشاگر حسابی است که فرد دارد دروغ می‌گوید.

 

چشم برگرداندن:


این معمولا یک علامت مسلم از نیرنگ، گناه و دروغگویی است.

 

چشمان بسته:


هرگاه چشمان یک فرد برای لحظه‌ای طولانی‌تر از چشم برهم زدن متعارف، بسته و ابروها نیز برخاسته شود، پیام چنین است: "به حرف زدن خود خاتمه بده".

 

حرکت چشم به سمت بالا:


این نشانه غضب و عصبانیت است.

 

نگاه مختصر به اطراف:


این ژستی خجالت‌گونه و عشوه‌گرانه است. فرد جسورانه خیره می‌شود در حالی که سرش را پایین انداخته و به سمت مخالف کج می‌کند. اشاره بر کمرویی بی‌باکانه دارد.

 

نگاه ممتد:


این بی‌تردید یک نشانه تمایل به آشنایی بیشتر است. شخصی که تماس چشمی برقرار می‌کند، چشم برگردانده، سپس مجددا به چشمان شما نگاه می‌کند می‌گوید: "مایلم با شما بیشتر آشنا شوم".

 

نگاه خیره شدید:


این نشانه خلق تهاجمی، سلطه جویانه و تهدیدآمیز است.

 

چشمک:


چشمک یک علامت غرض‌آلود است. نشانگر آن است که رمز و رازی میان فردی که چشمک می‌زند و فردی که به او چشمک زده می‌شود برقرار است.

 

بالا انداختن همزمان دو ابرو:


در میان یک اتاق شلوغ، مفهوم آن کاملا واضح و روشن است، یعنی: "مایلم با شما ملاقات کنم".

 

بالا انداختن یک ابرو:


زمانی‌که یک ابرو بالا انداخته می‌شود در حالی‌که ابرو دیگر پایین باقی می‌ماند مفهومش این است: "حرف شما را باور نمی‌کنم".

 

ابروهای گره خورده:


زمانی‌که هر دو ابرو به سمت همدیگر کشیده می‌شود باعث پدید آمدن شیار بین آن دو می‌شود که دلالت بر اضطراب، درد، ترس و یا آمیزه‌ای از این هیجانات دارد.

 

پوشاندن صورت:


زمانی که دست بر روی صورت می‌آید مفهومش چنین است: "شوکه شده‌ام". این ژست بین فرد و موقعیت مزاحم و متجاوز فاصله می‌اندازد.

سفرهای سه بعدی

یک تجربه شگفت انگیز و تکرار نشدنی
 
 
 
 
سفر مجازی را تا به حال تجربه کرده اید؟!
 
 
شاید این بهترین مسافرت تمام عمرتان باشد
 
 
 
 
عجیب ترین مسافرتی که تا به
 
 
حال دیده اید را در منزل تجربه نماید
 
 
http://www.picture.marshalclub.org/Archive/2012/12/21/3d8.jpg

 
این بهترین مسافرت به دنیای مجازی در 3بعد خواهد بود
 
 
به صورت مجازی و 3 بعدی وارد تک تک فضا ها شوید
 
 
 مکان های تاریخی , باستانی و زیارتی دنیا را با تمام جزئیات تماشا کنی
 
 
 
 
استفاده از این نرم افزار به صورت 3بعدی  3D
 
 
 وارد مکان های مورد نظر  شده و می توانید
 
 
 به گشت وگذار و تماشای آن بپردازید
 
 
 
 
قیمت : 10500 تومان
 
 
 
http://www.picture.marshalclub.org/Archive/2012/11/27/posti-market.mihanblog.com-buy.gif     http://www.picture.marshalclub.org/Archive/2012/11/27/posti-market.mihanblog.com-buy.gif  
 

ادامه مطلب ...

خواص هر رنگ میوه را بشناسید

وقتى صحبت از ارزش غذایى رنگ ها مى شود، باید گفت هیچ رنگى بر رنگ هاى دیگر برترى ندارد؛ براى این کار به طیف کاملى از رنگ ها احتیاج داریم تا ببینیم هر رنگ چه فوایدى دارد. در ادامه خواص رنگ های میوه ها و سبزیجات را بیان می کنیم:


سبز
غذاهاى سبز رنگ حاوى مواد شیمیایى ضد سرطان هستند مثل انواع ایزوتیوسیانیت ها. در عین حال آنها حاوى لوتئین و زیزانتین هستند که این دو آنتى اکسیدان خطر از بین رفتن شبکیه را که یکى از علل اصلى نابینایى است، کاهش مى دهند.
 

 
زرد:غذاهاى زرد مملو از ویتامین سی هستند و در عین حال برخى از صدمات ناشى از رادیکال هاى آزاد روى پوست را کاهش مى دهند
 
 
نارنجى


: این میوه ها حاوى بتاکاروتن هستند که باعث تقویت سیستم ایمنى می شوند و از آسیب هاى ناشى از رادیکال هاى آزاد که باعث پیرى زودرس مى شوند پیشگیرى مى کنند. مواد مغذى میوه هاى خانواده سیتروس (مرکبات) باعث بهبود سلامت دهان مى شوند
 
قرمز:

مواد غذایى قرمز رنگ لیکوپن دارند. این ماده یک ضد سرطان شناخته شده است. اسید الاجیک موجود در این محصولات نیز خطر آسیب دیدن دی ان ای را کاهش مى دهد. فلاوینوئیدها که عمدتا در گیلاس، آلبالو و خانواده توت (تمشک و شاتوت و بلوبرى) یافت مى شوند، قدرت تدافعى آنتى اکسیدان ها را افزایش می دهند، از سلول ها در برابر صدمات ناشى از رادیکال هاى آزاد محافظت مى کنند. به حفظ عملکرد قواى استدلال و منطق در مغز کمک می کنند و جلوى پیرى را مى گیرند.
 
 
بنفش:
انگور و کلم بنفش حاوى آنتوسیانین هستند که از سلول ها در برابر آسیب هاى اکسیداسیون محافظت مى کنند و در نتیجه آن ظهور علائم پیرى به تاخیر مى افتند. این مواد مغذى که مسئول رنگ تیره میوه ها هستند به فرآیند درک و استدلال کمک می کنند و سایر آنتى اکسیدان هاى موجود در آنها نیز ضد سرطان هستند.
 
سفید

: پیاز، سیر، پیازچه و موسیر حاوى آلیسین و کوئرستین هستند که هر دو آنها خطر حمله قلبى را کاهش می دهند و به عملکرد سیستم ایمنى بهبود مى بخشند. گل کلم نیز حاوى سولفورافان است که یک ماده ضد سرطان به شمار می رود

20 نکتـه مهـم در تصمیـم گیـری بـرای ازدواج


تصمیم گیری برای ازدواج مرحله سختی است. برای عبور از این مرحله، باید چند نکته مهم وکلیدی را بیاد داشته باشید


1. تصمیم‌گیری مرحله‌ی به ظاهر آسان ولی سختی است. آن را جدی بگیرید، احساسی عمل نکنید، اما بیش از اندازه هم وسواس به خرج ندهید، نترسید و توکل کنید.

2. اگر ابتدا احساسی تصمیم گیری کنید، چشمانتان به روی حقایق بسته می‌شود و نظرتان به عقل تحمیل می‌گردد، آنگاه مطمئن باشید که تصمیم عاقلانه و درستی نگرفته‌اید؛ پس به زودی منتظر عواقب آن باشید!

3. اگر شخصی عفیف، هم فکر و مۆمن باشد و همچنین توانایی اداره زندگی را داشته باشد و شما نسبت به او احساس خوشایندی دارید او را انتخاب کنید.

4. این را بدانید که شاید او بتواند حساسیت‌ها و سلیقه‌های اکتسابی‌اش را اصلاح کند، اما هرگز نمی‌تواند رفتار فردی و شخصیت درونی و ذات خود را به زودی تغییر دهد.

5. شما باید انس و الفت ایجاد شده میان خود و فرد مقابلتان را ریشه‌یابی کنید تا یقین پیدا کنید که این انس و الفت حاصل سه چیز نباشد: حس ترحم تحریک شده، شباهت ظاهری به یکی از افراد مورد علاقه‌تان، صرف زیبایی ظاهری.

6. شرایط و خواسته‌های غیرمنطقی پذیرفته نشود؛ اگر پذیرفته شود، باید به آن عمل گردد.

7. بر طبق احکام اسلام، دختر باید نظر پدرش را در انتخابش دخیل کند.

8. در دوران خواستگاری و مخصوصاً در تصمیم‌ گیری باید بین شما و شخص مقابل تفاهم باشد و بعد از تصمیم گیری توافق.

9. هیچ‌گاه نباید به دنبال تفاهم صدرصد باشیم، تفاهم 60 70 درصد برای ازدواج خوب است.

10. هرگز نباید تا قبل از تصمیم نهایی به گونه‌ای رفتار کنید که طرف مقابل گمان کند که او را انتخاب کرده‌اید. شاید در یک تحقیق یا گفتگوی جدید از مسأله‌ای اطّلاع پیدا کنید که مورد قبول شما نباشد.

11. این را بدانید که وقتی قویاً معتقد باشید که تصمیم درستی گرفته‌اید، به همسرتان بیشتر اطمینان می‌کنید و برداشت مثبت‌تری از زندگی خواهید داشت. پس تصمیم را دیر بگیرید ولی در آن تردید نکنید.

12. عاقلانه تصمیم بگیر تا عاشقانه زندگی کنی.

13. علائم تصمیم احساسی: بدانید از زمانی که ایرادهای طرف مقابلتان را در هر صورت برای دیگران توجیه می‌کنید، پس از روی احساس تصمیم گرفته‌اید.

14. اگر ملاک‌های اصلی‌تان در شخص مقابل و خانواده‌اش وجود ندارد و با این حال شما آنها را انتخاب کرده‌اید، بدایند که قطعاً از روی احساس تصمیم گرفته‌اید.

15. اگر شخص مقابل مورد تأیید شماست، اما به دل شما ننشسته (یا نسبت به او احساس ناخوشایندی دارید) پیشنهاد می‌‌شود از انتخاب او صرف نظر کنید.

16. لجبازی و واگذاری ممنوع : هرگز از روی لجبازی با والدین و اطرافیان و یا بر عکس به خاطر سپردن به والدین (اطاعت محض از آن‌ها) تصمیم گیری نکنید که پشیمانیش برای شماست.

17. به یاد داشته باشید به خاطر راضی کردن والدین و دیگران، چشم و هم چشمی، ثروت و بالاتر بودن از دوستان و اقوام تصمیم گیری سطحی نکنید. به این فکر کنید که شما می‌خواهید با او زیر یک سقف برای همیشه، بدون تمامی این عوامل بیرونی زندگی کنید.

18. تصمیم‌گیری عجولانه: به خاطر معطل نماندن خواهران بعدی و یا تصور از دست دادن موقعیت ازدواج (مخصوصاً برای دختران با سن بالا) نباید تصمیم‌گیری اجباری و عجولانه کرد.

19. هرگز فکر نکنید که با انتخاب هر کس، می‌توانید از شرایط نامناسب موجود فرار کنید؛ در این صورت مطمئن باشید که این بار با دست خود، خود را به دام انداخته‌اید.

20. ازدواج از روی رحمت آری ولی از روی ترحم هرگز. ترحم بعد از ازدواج برای دو طرف توقع ایجاد می‌کند و نمی‌تواند منشاء استحکام و علاقه بشود.

ادامه مطلب ...

گاهی لازمه



آدما گاهی لازمه
چند وقت کرکرشونو بکشن پایین
یه پارچه سیاه بزنن درش و بنویسن :
کسی نمرده.
فقط دلم گرفته.....


آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند!!



آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند.
اما نه وقتی که در میانشان هستی، نه...
آن جا که در میان خاک خوابیدی؛
«سنگ تمام» را می گذارند و می روند ...!


کافی است سر به زیر باشی...




گرگ شده اند اینروزها...
کافی است سر به زیر باشی

با بره اشتباهت میگیرند

خیز برمیدارند برای دریدنت...


در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...



خالق من «بهشتی» دارد، نزدیک، زیبا و بزرگ؛
و «دوزخی» دارد، به گمانم کوچک و بعید؛
و در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...
«دکتر علی شریعتی»


معجزه....



خــــــــدایا
من اینجا دلم سخـــــت معجزه میخواهد
و تو انگار
معجزه هایت را گذاشته ای برای روز مـــــــــــبادا
 ....!!


گول دنیا را مخور.....



گول دنیا را مخور
......!!
ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند
بره های این حوالی گرگ ها را میدرند
سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها
زنده ها هم آبروی مردگان را میبرند
         .....

ادامه مطلب ...

لذت زندگی

دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه میکردند.
یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟

میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری...




میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی !!!
در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت..
میمون اول با دیدن هزار پا از او پرسید: هزار پا، تو چگونه این همه پا را با هماهنگی حرکت میدهی؟
هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام ؟!
میمون دوم گفت: خوب فکر کن چون این میمون راجع به همه چیز توضیح منطقی میخواهد!
هزار پا نگاهی به پاهایش کرد و خواست توضیحی بدهد:

ادامه مطلب ...

داستان


روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه ی کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند.
در راه بازگشت و در پایان سفر مرد از پسرش پرسید:‌ «نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟»
پسر پاسخ داد:‌ «عالی بود پدر!»
پدر پرسید: «آیا به زندگی آنها توجه کردی؟»
پسر پاسخ داد: «بله پدر!»
و پدر پرسید: «چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟»
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: «فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا، ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد. ما در خانه مان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست!»
با دیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. پسربچه اضافه کرد: «متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم!»

مادر


مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو ، صبوری
مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو ، دلواپسی
مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری !
مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد !
مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود !
مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن . . .
...................................................................................................
مادر تنها کسی است که میتوان “ دوستت دارم ”هایش را باور کرد ، حتی اگر نگوید . . .
........................................................................................................
دست پر مهر مادر تنها دستی است که اگر کوتاه از دنیا هم باشد ، از تمام دستها بلند تر است
...................................................................................................
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن ، کوچک و کوچک تر میشود . . .
ولی پدر . . .
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ، خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست . فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد . . .
بیایید قدردان باشیم . . .
به سلامتی پدر و مادرها
........................................................................................................
به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن ، ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن !
........................................................................................................
شرمنده می کند فرزند را ، دعای خیر مادر ، در کنج خانه ی سالمندان . . .

ادامه مطلب ...

به سلامتی همه مامانای دنیا



دیشب خواب پریشونی دیده بودم. داشتم دنبال کتاب تعبیر خواب می گشتم که مامان صدا زد امیر جان مامان بپر سه تا سنگک بگیر. اصلا حوصله نداشتم گفتم من که پریروز نون گرفتم. مامان گفت خوب دیروز مهمون داشتیم زود تموم شد. الان هیچی نون نداریم. گفتم چرا سنگگ، مگه لواشی چه عیبی داره؟ مامان گفت می دونی که بابا نون لواش دوست نداره.
 
گفتم صف سنگگ شلوغه . اگه نون می خواهید لواش می خرم. مامان اصرار کرد سنگک بخر، قبول نکردم. مامان عصبانی شد و گفت بس کن تنبلی نکن مامان حالا نیم ساعت بیشتر تو صف وایسا.
 
این حرف خیلی عصبانیم کرد. آخه همین یه ساعت پیش حیاط رو شستم . دیروز هم کلی برای خرید بیرون از خونه علاف شده بودم. داد زدم من اصلا نونوایی نمی رم. هر کاری می خوای بکن!
 
داشتم فکر می کردم خواهرم بدون اینکه کار کنه توی خونه عزیز و محترمه اما من که این همه کمک می کنم بازهم باید این حرف و کنایه ها رو بشنوم. دیگه به هیچ قیمتی حاضر نبودم برم نونوایی. حالا مامان مجبور می شه به جای نون برنج درسته کنه. اینطوری بهترم هست. با خودم فکر کردم وقتی مامان دوباره بیاد سراغم به کلی می افتم رو دنده لج و اصلا قبول نمی کنم. اما یک دفعه صدای در خونه رو شنیدم. اصلا انتظارش رو نداشتم که مامان خودش بره نونوایی. آخه از صبح ده کیلو سبزی پاک کرده بود و خیلی کارهای خونه خسته اش کرده بود. اصلا حقش نبود بعد از این همه کار حالا بره نونوایی. راستش پشیمون شدم. کاش اصلا با مامان جر و بحث نکرده بودم و خودم رفته بودم . هنوز هم فرصت بود که برم و توی راه پول رو ازش بگیرم و خودم برم نونوایی اما غرورم قبول نمی کرد.
 
سعی کردم خودم رو بزنم به بی خیالی و مشغول کارهای خودم بشم اما بدجوری اعصبابم خورد بود. یک ساعت گذشت و از مامان خبری نشد. به موبایلش زنگ زدم صدای زنگش از تو آشپزخونه شنیده شد. مامان مثل همیشه موبایلش رو جا گذاشته بود. دیر کردن مامان اعصابمو بیشتر خورد می کرد. نیم ساعت بعد خواهرم از مدرسه رسید و گفت: تو راه که می اومدم تصادف شده بود. مردم می گفتند به یه خانم ماشین زده . خیابون خیلی شلوغ بود. فکر کنم خانمه کارش تموم شده بود.
 
گفتم نفهمیدی کی بود؟
 
گفت من اصلا جلو نرفتم

ادامه مطلب ...

علم بهتر است یا ثروت ؟




جمعیت زیادی دور حضرت علی علیه السلام حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:
- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
علی علی علیه السلام در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد.
در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟
علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.
در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و
امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد:
یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد.
همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.


ادامه مطلب ...

نشدیم (طنز )


بعضی وقت ها از بس که اوضاع بر وفق مراد نیست، خودمان را با چیزهایی پیش پا افتاده مقایسه می کنیم و ناراحتیم که چرا حداقل مثل آنها نشدیم. مثلا می گوییم قبض برق هم نشدیم، چند نفر از ما بترسن ... نمونه هایی از این دست را بخوانید...



- ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه!

- قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم!

- موبایل هم نشدیم، روزی هزار بار نگامون کنی!

- پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن!

- آهنگ هم نشدیم، دو نفر بهمون گوش کنن!

- مانیتور هم نشدیم ازمون چشم برندارن!

- کلاه هم نشدیم حداقل باعث سرگرمی ملّت باشیم!

- ته دیگ هم نشدیم که واسطه رسیدن بهمون کلی صبر و سعی و تلاش کنن!

- خودکار هم نشدیم که علم و دانش به دست خودمون نوشته بشه!




ادامه مطلب ...

لغت نامه فارسی ( طنز )


طلاق: مرحله ای مابین ازدواج و مرگ
 

کار: وقفه ای مشمئز کننده بین خواب و خواب
 

بالماسکه : آن چیز برای ما است (در زبان قمی)
 

مترو:تلفیقی از کنسرو ، چرخ گوشت ، بوی بد و قطار
 

مرگ: درمان دردها به طور ناگهانی و با کمترین مخارج
 

فردا: یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز .
 

مغز: ارگانی از بدن که ما فکر می کنیم که فکر می کند.
 

روماتیسم: عشقولانه ترین بیماری کشف شده تاکنون .
 

تجربه: نامی که آدم ها روی اشتباهات خود می گذارند .
 

مهندس : به کسی میگویند که همیشه در کارها گند میرند .
 

پارادوکس: نسخه دو پزشک برای یک بیمار، نشانگر آن است.
 

شِنبِمِه : وقتی شن های لب دریا به یک قمی چسبیده باشد .
 

کشمش: انگوری که خود را ساعت ها زیر آفتاب برنزه کرده است.
 

دانشگاه: یک دوره چهارساله که ازش چیز بیشتری یادم نمی آید .
 

طراز: عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوید .


قابل اجتناب: دقیقا به کاری می گویند که یک گاوباز انجام می دهد .
 

لباسشویی: یکی از لوازم خانگی که مخصوص خوردن جوراب است .

ادامه مطلب ...