ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
همیشه یادتان باشد که زندگی پیشکشی است برای شادمانی و خوب زیستن، لبخند زیباترین آرایش هر فرد است و مثبت اندیشی کلید خوشبختی. زندگی کوتاه تر از آن است که خود را بخاطر مسائل بی ارزش دچار استرس کنید. از همه لحظه های عمرتان لذت ببرید، کمتر قضاوت کنید و بیشتر بپذیرید و مادامی که به کسی آسیب نمی رسانید همانگونه که دوست دارید زندگی کنید و اهمیت ندهید که دیگران درباره شما چگونه فکر می کنند و چه می گویند.
ادامه مطلب ...
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه ام و نه با تو
دشمنی کرد ه ام. (ضحی 1-2) افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و
راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (یس 30) و هیچ پیامی از پیام هایم به تو
مرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام 4) و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی
نداشته ام(انبیا 87) و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان توهم زده شدی که گمان بردی خودت بر
همه چیز قدرت داری. (یونس 24) و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی
بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج 73) پس چون مشکلات
از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند، و قلبت آمد توی گلویت و تمام
وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به
من گمان بردی چه گمان هایی .( احزاب 10)
ادامه مطلب ...
شما باید کاملا در حال حضور داشته ،بیدار باشید تا بتوانید از چای لذت ببرید.
تنها در هوشیاری نسبت به زمان حال است که دستان شما می توانند
گرمای دلپذیر فنجان را حس کنند.
تنها در حال است که می توانید عطر چای را ببویید،
طمعش را بچشیدو از لطافتش لذت ببرید.
وقتی عمیقا در فکر گذشته هستیدو یا نگران آینده،
از تجربه لذت بردن از یک فنجان چای هیچ چیزدستگیرتان نمیشود.
چشمتان را به فنجان می دوزید و چای تلف می شود.
زندگی نیز همین طور است،اگر کاملا در حال حضور نداشته باشید،
پراکنده می شوید و زندگی می گذرد.
اینگونه است که احساس،عطر ،ظرافت وزیبایی زندگی را از دست می دهید.
انگار که زندگی دارد به سرعت در پشت سر شما جریان می یابد.
گذشته تمام شده است.از آن بیاموزید و بگذارید برود.
آینده هنوز نرسید ه است.برای آن برنامه ریزی کنید اما بیهوده نگران آن نباشید.
نگرانی بی فایده است.
وقتی دست از فرورفتن درگذشته و آنچه که رخ داده است برداشتیدو
نگرانی در مورد آنچه که ممکن است هرگز اتفاق نیفتدرا نیز کنار گذاشتید،
آن موقع در لحظه حاضر خواهید بود.
آن موقع هست که تجربه لذت از زندگی را آغاز خواهید کرد.
به خاطر اینکه دلتان میخواهد انسان صادقی باشید، همه اسرارتان را به دیگران نگویید. اگر نقطه های ضعف خود را برای مردم ریاکار آشکار کنید، در موقعیت های خاصی در آینده آزارتان داده و با استفاده از نقاط ضعف شما را به باد مسخره میگیرند. چرا میخواهید دستاویزی به دیگران بدهید؟ چنان سخن بگویید و چنان عمل کنید که هم برای خود و هم برای دیگران شادمانی به همراه داشته باشد
اگر وفاداری شما نسبت به خداوند خدشه دار شود خواهید دید که هر چیزی در رابطه با شما گره خواهد خورد. بنابراین همچنان که همه روزه به وظایف دنیایی خود عمل میکنید و به مراقبه مینشینید نگذارید ذرهای از توجه شما در محراب سکوت درونیتان کم شود
گاهی مردم رابطه انسانها را با خداوند تعصب آمیز و خرافی میدانند. باید بگویم تنها راه درست تعصب گرایی، وفاداری به خداوند است و شب و روز فکر کردن به اوست. بدون این نوع وفاداری یافتن خداوند ناممکن است. کسانی که ساعتهای طولانی به مراقبه مینشینند و با قدرت هرچه تمامتر به نیایش میپردازند این گنج الهی را که در اشتیاق یافتنش هستند خواهند یافت
همیشه با آنهایی که نسبت به خداوند و انسانهای والا وفادارند معاشرت کنید تا ببینید چگونه زندگی شما به مراتب بالا می رسد. نسبت به تعالیم استاد وفادار باشید تا زندگی تان از جلال حضرت حق و درخشش آن عزیز مهربان سرشار شود
شما ساکن خانه خدائید و این خانه به شما تعلق دارد. باید برای کاری که در این خانه میکنید به خود ببالید و نسبت به آن چنان وفادار باشید که رحمت خداوند از طریق شما در این خانه جاری شود. کسی که به خانهی خود و کاری که خداوند به او محل کرده است وفادار نباشد، نسبت به خداوند نیز نمیتواند وفادار باشد. گرچه تعصبی ندارم ، اما مشاهده میکنید که مرتباً فقط خط مشی استادان خود را یادآور میشوم
تنها راه رسیدن به رهایی، وفاداری محض نسبت به خداوند است. سرانجام یک روز این رویای زندگی از شما گرفته خواهد شد و تنها چیز واقعی، عشق به خدا است که ماندگار است و دیگر هیچ. همهی زندگی رویایی فریبنده است از این رویا بگریزید. من هر لحظه ضرورت این گریز را بیشتر حس میکنم. از آنجا که معنویات زندگیام را در برگرفته به خدا میگویم: بارالها من فقط برای تو کار میکنم. در این جاست که در درون آن سرور شگفت انگیز حضرت حق را احساس میکنم
هرچه بیشتر در گذر زمان قرار میگیرم، شادمانی را بیش از پیش در ذهن خود میجویم تا از طریق لذات دنیایی و مادی
شادمانی واقعی فقط زمانی در شما آشیان میگیرد که ارادهی شما به تشخیص روح شما برای انتخاب خوب به جای بد در هر زمان و هر مکان هدایت شود، زیرا شما خوب را به خاطر نفس خوبی میخواهید. این است مرحله رهایی واقعی
گمان مبر که کمی سرور در سکوت کافی است. سرور چیزی بیش از اینها است. تصور کنید که شما به شدت نیاز به استراحت دارید اما به عنوان تنبیه به شما اجازه داده نمیشود بخوابید و ناگهان به شما بگویند خوب، حالا میتوانی بخوابی. میزان خوشحالی خود را مجسم کنید. حالا سرور را میلیون برابر کنید! این مثال هم نمیتواند بیانگر سروری باشد که در ارتباط با آن عزیز مهربان به شما دست میدهد
به جای این که تلاش کنید اسباب شادمانی خود را فراهم کنید، بکوشید دیگران را شاد کنید. شما در خدمتگزاری معنوی، ذهنی و مادی به دیگران، نیازهای خودتان هم برآورده میشود. به محض این که خویشتن خود را در خدمتگزاری برای دیگران فراموش کنید، میبینید بدون آن که در جستجوی شادمانی باشید، شادمانی در شما جاری میشود.
تصمیم قاطع برای شاد بودن به شما کمک میکند منتظر نباشید شرایط تغییر کند، چه این طرز تفکر غلط است که "مشکلات زاییدهی شرایط و اوضاع و احوال است." نا شادمانی را به صورت یک عادت مزمن در نیاورید که این امر هم بر شما تأثیر گذار است و هم بر معاشران شما، شاد بودن هم برای خود و هم برای دیگران سعادتی است.
اگر شادمانی از آن شما باشد همه چیز از آن شما است. شاد زیستن عبارت از هماهنگ بودن با خداوند است و قدرت شادمان زندگی کردن پیامد مراقبههای منظم و طولانی است.